روزی که شاید خیلیها منتظرش بودند.روزیی که شاید قراره تکلیف خیلی چیزها روشن بشه.
روزی که همه میان تا کنار هم قرار بگیرند.پیر و جوون، زن و مرد، دختر و پسر.
روزی که قراره از هیچی نترسیم.
روزی که میخوایم سرشون داد بزنیم و عقدههای ۳۰ سالمون رو سرشون خالی کنیم.
روزی که میخوایم ادبشون کنیم.
روزی که میخوایم تکلیف خودمون رو با آینده مون مشخص کنیم
روزی که دیگه نمیتونیم از دستش بدیم....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر